وب‌نوشته‌های مهدی شریفی راد

مرگِ ناگهانِ پرنده‌ای که بی بال پرید!

1 دیدگاه

>

يك روز مثل هميشه، سرخط اخبار را مي خواني و با ديدن يك تيتر ساده، مثل ماشيني كه در دهانه يك پرتگاه، ناگهان با ترس و بي اختیار توقف كند؛ خشكت مي زند:

«قيصر امين‌پور در گذشت»

به همين سادگي، مثل اشعارش ساده و بي مقدمه.

 

قيصر امين پور

 

و به سرعت در ذهنت روزگاري را مرور مي كني كه ۱۱ ساله بودي و كتاب بي بال پريدن‌اش تاثيري شگرف بر تو گذاشت، آنچنان كه به تقليد از اين سبك نوشتار، متوني را در قالب كتابي دست‌ساز نوشتي و نام جنوب بهشت را بر آن نهادي!

 

 



برچسب‌ها:

  1. EM گفت:

    شعري درباره ي فردا داشت که خيلي جالب بود: و روز موعودي در کار نيست…. آره هميشه بهمين سادگي اتفاق ميفته…

پاسخ دادن به EM لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *