وب‌نوشته‌های مهدی شریفی راد

مختارنامه ی میرباقری

3 دیدگاه‌ها

پخش قسمت نخست “مختارنامه” افكار مرا در روزهاي تابستاني 14 سال پيش غرق كرد، سالي كه پخش سريال “امام علي(ع)”  آغاز شد. من سالها با اين سريال درگير بوده ام، ديالوگهاي فراواني از آن را از حفظ بوده ام و در دنياي نوجواني دفتري داشتم كه معدود تصاوير اين سريال كه گه گاه در نشريه اي منتشر مي شد را جدا مي كردم و در اين دفتر مي چسباندم و آن قدر لوگوي سريال را كشيده بودم كه حتي روي ديوار هم مي توانستم بدون نگاه كردن به اصل لوگو آنرا در سايزي بزگتر بكشم و كشيده بودم!

دفترم را نمي دانم چه شد و در دست كيست اما خانه اي كه لوگو را در اتاقي از آن روي ديوار كشيده بودم خراب كردند و جايش خانه ديگري ساختند! ميرباقري با ساخت “معصوميت از دست رفته ” نشان داد مرد سريال هاي استوديويي نيست و خداي پروژه هاي عظيم است ولي پيش از اينها ميرباقري ديالوگ نويس قهاري است، ديالوگهاي استخوان دار با نثري شبيه نظم و كلماتي كه در كنار هم  مشت مي شوند و مي كوبند. هنوز هم ديالوگهاي “جندب عضدي” در مقابل “وليد بن عقبه” در قسمت نخست امام علي را به ياد دارم؛ “اي وليد، تو فرزند همان عقبه اي كه كثافات شكمبه گوسفند بر سر پيامبر مي ريخت…”

دو قسمت پخش شده از مختارنامه كافي است تا باور كنيم با همان ميرباقري سابق طرف هستيم و يحتمل اين سريال پس از امام علي(ع) و يا شايد بيش از امام علي(ع) در ياد مخاطبان ماندگار شود. ديالوگهاي از جنس “غرورم را زخمي كني، عشقم را سر مي برم” از جنس ديالوگهاي ناب ميرباقري است؛ هرچند كه داوود ميرباقري در زمره نويسندگان سريال نيست اما بعيد مي دانم در نوشتن ديالوگها نقشي نداشته باشد.

به لحاظ كيفيت بصري، لباس، دكور، فضاسازي ،حجم سياهي لشگر و حتي جلوه هاي ويژه، سريال مختارنامه بسيار قوي تر از امام علي ظاهر شده است كه از دلايل آن مي توان به پيشرفت تكنولوژي!، اعتماد بيشتر مسئولان صدا و سيما به ميرباقري و وسواس بيشتر ميرباقري درتوليد اين اثر نسبت به امام علي اشاره كرد. در مورد كيفيت تصوير البته بايد اشاره كرد كه مسئولان وقت صدا و سيما در سال 70 با فيلمبرداري سريال امام علي به شيوه 35 ميليمتري(كه كيفيت بيشتري داشت و به همان ميزان گرانتر) موافقت نكردند.

اما آن جيزي كه در دو قسمت پخش شده ي مختارنامه مرا مسحور خود كرده، دقايق ابتدايي تيتراژ آغازين است، آنجايي كه امام حسين(ع) تنها در ميانه صحرا ايستاده و در يك دست پيكر بي جان علي اصغر را گرفته و در مشت دست ديگر لخته هاي خونش را و خون را به آسمان مي پاشد و عجب گيراست و چه غم انگيز. به ياد ندارم كه تا كنون تيتراژ فيلم يا سريالي اينچنين مرا درگير كرده باشد و هنوز هم از تصورش مي لرزم.

سال گشذته “همشهري جوان” گزارشي داشت از پشت صحنه اين سريال و برشي از فيلمنامه اش را آورده بود كه هرچه گشتم نيافتم، حيف شد.

ببينيد مختارنامه و غرقش شويد و خوشحال باشيد كه كه در روزهاي پخش سريالهاي امام علي و مختارنامه زندگي كرده ايد!

پ.ن: خوش به حال نوجوانان اين روزها: www.mokhtarnameh.ir (همين آدرس بدون h هم ديدني است!)



  1. امیر . م گفت:

    این دیالوگ رو :” غرورم رو زخمی کنی عشقم رو سر می برم ” کی به کی میگه ؟ یادم رفته …
    اگه ممکنه جواب رو بفرست به ایمیلم … مرسی

    1. مهدي گفت:

      اين جمله را مختار خطاب به ناريه (همسر اولش) مي گويد، آن وقتي كه واسطه مي شود تا مختار به ازدواج خواهرش با عمر سعد رضايت دهد.

  2. من گفت:

    من هم عاشق مختارنامه ام 🙂

    همينطور عاشق فيلم مظنونين هميشگي

پاسخ دادن به امیر . م لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *