خدا می آید . . .

يكي از سه فيلم كوتاه مجيد مجيدي، فيلمي ۳۰ دقيقه اي است با عنوان «خدا مي‌ آيد» (+) كه داستان پسر و دختر خردسالي است كه براي خدا نامه مي نويسند و از او عاجزانه تقاضا مي كنند تا بيايد و مادر مريضشان را به بيمارستان ببرد و خوب كند. نامه ساده و صميمانه كودكان دوست داشتني و تلخ است. سالها پيش براي نخستين بار ديدمش و چند روز پيش اتفاقي در شبكه اول دوباره خاطره اش زنده شد. صحنه نگارش نامه را در يوتوب قراردادم. ببينيد: (لينك در يوتوب)

 

 

مجيدي فيلم كوتاه ديگري دارد به نام «آخرين آبادي» كه فيلمنامه اش را سيدمهدي شجاعي نوشته است. درست در خاطرم نيست اما تا آنجا كه به ياد دارم داستان يك معلم است كه با ماشينش يك كتابخانه سيار درست كرده و به روستاهاي مختلف مي رود و به بچه ها كتاب امانت مي دهد. داستان عجيب و دوست داشتني اش را هنوز از ياد نبرده ام. اگر اطلاعات بيشتري داريد ممنون مي شوم خبرم كنيد.