نخستین فیلم تریلوژی ماتریکس، درخشانترینشان بود. ایده های مطرح شده در این فیلم و البته توضیحات مربوط به سیستم ماتریکس که مورفیس برای نئو بیان می کرد بسیار واقعی و دقیق بود. متاسفانه فیلمهای دوم و سوم(انقلابهای ماتریکس و ماتریکس ریلودد) نتوانستند خود را به فیلم نخست برسانند و این به آن معنا نیست که دومی و سومی ضعیف بودند؛ نه به هیچ وجه، بلکه در قیاس با نخستین ماتریکس و نبوغ سرشاری که در این قسمت به کار گرفته شده بود ضعیف می نمودند.
در قسمت نخست شخصیتی وجود داشت به نام اقای ریگان که مکان خارج شدگان از ماتریکس را به ماموران تحویل داد. در ازای این اطلاعات ذی قیمت، خواسته ریگان این بود که به ماتریکس بازگردد و هیچ چیز از این طغیانگریاش را به یاد نیاورد و البته فردی ثروتمند و معروف باشد! پیش از این خواسته، ریگان جملات جالبی به مامور اسمیت می گوید:
میدونی…
میدونم که این استیک وجود نداره
میدونم وقتی میذارمش توی دهنم
ماتریکس به مغز من میگه که آبداره و خوشمزهس
بعد از ۹ سال می دونی به چه نتیجه ای رسیدم؟
آه!
نادانی نعمت است!
سعدی نیز همین را پیشتر گفته بود:
اگر از عدیم زمین عقل منعدم گردد. . . . . گمان به خود نبرد هیچکس که نادان است
این قسمت از فیلم را ببینید: