پخش قسمت نخست “مختارنامه” افکار مرا در روزهای تابستانی ۱۴ سال پیش غرق کرد، سالی که پخش سریال “امام علی(ع)” آغاز شد. من سالها با این سریال درگیر بوده ام، دیالوگهای فراوانی از آن را از حفظ بوده ام و در دنیای نوجوانی دفتری داشتم که معدود تصاویر این سریال که گه گاه در نشریه ای منتشر می شد را جدا می کردم و در این دفتر می چسباندم و آن قدر لوگوی سریال را کشیده بودم که حتی روی دیوار هم می توانستم بدون نگاه کردن به اصل لوگو آنرا در سایزی بزگتر بکشم و کشیده بودم!
دفترم را نمی دانم چه شد و در دست کیست اما خانه ای که لوگو را در اتاقی از آن روی دیوار کشیده بودم خراب کردند و جایش خانه دیگری ساختند! میرباقری با ساخت “معصومیت از دست رفته ” نشان داد مرد سریال های استودیویی نیست و خدای پروژه های عظیم است ولی پیش از اینها میرباقری دیالوگ نویس قهاری است، دیالوگهای استخوان دار با نثری شبیه نظم و کلماتی که در کنار هم مشت می شوند و می کوبند. هنوز هم دیالوگهای “جندب عضدی” در مقابل “ولید بن عقبه” در قسمت نخست امام علی را به یاد دارم؛ “ای ولید، تو فرزند همان عقبه ای که کثافات شکمبه گوسفند بر سر پیامبر می ریخت…”
دو قسمت پخش شده از مختارنامه کافی است تا باور کنیم با همان میرباقری سابق طرف هستیم و یحتمل این سریال پس از امام علی(ع) و یا شاید بیش از امام علی(ع) در یاد مخاطبان ماندگار شود. دیالوگهای از جنس “غرورم را زخمی کنی، عشقم را سر می برم” از جنس دیالوگهای ناب میرباقری است؛ هرچند که داوود میرباقری در زمره نویسندگان سریال نیست اما بعید می دانم در نوشتن دیالوگها نقشی نداشته باشد.
به لحاظ کیفیت بصری، لباس، دکور، فضاسازی ،حجم سیاهی لشگر و حتی جلوه های ویژه، سریال مختارنامه بسیار قوی تر از امام علی ظاهر شده است که از دلایل آن می توان به پیشرفت تکنولوژی!، اعتماد بیشتر مسئولان صدا و سیما به میرباقری و وسواس بیشتر میرباقری درتولید این اثر نسبت به امام علی اشاره کرد. در مورد کیفیت تصویر البته باید اشاره کرد که مسئولان وقت صدا و سیما در سال ۷۰ با فیلمبرداری سریال امام علی به شیوه ۳۵ میلیمتری(که کیفیت بیشتری داشت و به همان میزان گرانتر) موافقت نکردند.
اما آن جیزی که در دو قسمت پخش شده ی مختارنامه مرا مسحور خود کرده، دقایق ابتدایی تیتراژ آغازین است، آنجایی که امام حسین(ع) تنها در میانه صحرا ایستاده و در یک دست پیکر بی جان علی اصغر را گرفته و در مشت دست دیگر لخته های خونش را و خون را به آسمان می پاشد و عجب گیراست و چه غم انگیز. به یاد ندارم که تا کنون تیتراژ فیلم یا سریالی اینچنین مرا درگیر کرده باشد و هنوز هم از تصورش می لرزم.
سال گشذته “همشهری جوان” گزارشی داشت از پشت صحنه این سریال و برشی از فیلمنامه اش را آورده بود که هرچه گشتم نیافتم، حیف شد.
ببینید مختارنامه و غرقش شوید و خوشحال باشید که که در روزهای پخش سریالهای امام علی و مختارنامه زندگی کرده اید!
پ.ن: خوش به حال نوجوانان این روزها: www.mokhtarnameh.ir (همین آدرس بدون h هم دیدنی است!)
این دیالوگ رو :” غرورم رو زخمی کنی عشقم رو سر می برم ” کی به کی میگه ؟ یادم رفته …
اگه ممکنه جواب رو بفرست به ایمیلم … مرسی
این جمله را مختار خطاب به ناریه (همسر اولش) می گوید، آن وقتی که واسطه می شود تا مختار به ازدواج خواهرش با عمر سعد رضایت دهد.
من هم عاشق مختارنامه ام 🙂
همینطور عاشق فیلم مظنونین همیشگی