>
وقتی که مضطر و آشفته پشت درب اتاقی در یک بیمارستان ایستاده ای و کنار خود افرادی را که از تو مضطربترند میبینی، می فهمی که خدایی هست! و آنگاه که در همان سالن کودکی را می بینی که فارق از هر غم و بدور از هر تشویشی به سمت آسمان می جهد و شادی می کند، به خدا ایمان می آوری!
آری…”روی ماه خداوند را ببوس” رو خوندی؟