عشق حقيقي!

عشق حقيقي و حقيقت عشق ! عشق، حقيقتي است كه در ميان هاله اي از مجاز قرار گرفته، همانند آب در ميانه جامي از جنس شيشه وقتي كه به جام آب مي نگريد چه مي بينيد؟ آب، و اين در حالي است كه شما به جام نگريسته ايد نه به آب ! مجاز نيز اين گونه است، رنگ عشق به چهره دارد اما عشق نيست لازمه رسيدن به عشق حقيقي و درك حقيقت عشق، عبور از مجاز است و اگر به عشقي مجازي دلبسته شديد از درك عشق حقيقي باز خواهيد ماند… بايد از مجاز گذشت و از آن براي رسيدن به عشق حقيقي سود برد، همانگونه كه از جام براي نوشيدن آب … و اگر در مجاز بمانيد و آن را عشق بناميد بمانند فردي هستيد كه جام خالي آب را ببلعد و بگويد كه آب نوشيده !! هرگز از ياد نبريد كه بدون جام نمي توان آب را نوشيد، مگر آنكه از چشمه سيراب گشت !