>
داخلي – كلاسي در يك دانشگاه – روز
وايت برد پوشيده از فرمولهاي بلند و كوتاه عجيب و غريب است. استاد به سمت وايت برد مي رود و فرمولهاي پاياني را ادامه مي دهد. نجوايي خفيف فضاي كلاس را در برگرفته است. ناگهان استاد به سمت دانشجويان رو بر مي گرداند.
استاد: راستي فراموش كردم بگم كه خطاي در روش گوس – جردن از نوع خطاهاي منتشره است. يعني اگه در هر جاي روش اشتباهي رخ بده تا پايان بزرگ و بزرگتر ميشه! كه روش رو …
ناگهان يكي از دانشجويان – يكي از همان دانشجوياني كه سر و گوششان مي جنبد – سخنان استاد را قطع مي كند.
دانشجو: استاد، اين روش چقدر در آينده به كار ما مي آد؟
استاد: ببينيد، روش گوس – جردن يكي از طولاني ترين و سخت ترين روشهاي محاسبات عدديه كه همون طوري كه گفتم خطاي در اون از انواع …
دوباره همان دانشجو – يكي از همان دانشجوياني كه سر و گوششان مي جنبد – سخنان استاد را قطع مي كند.
دانشجو: پس چرا شما اونو تدريس مي كنيد؟
استاد: ببين عزيز من، اين روش در سرفصل درس شما اومده و بايد تدريس بشه، ضمناً…
دوباره همان دانشجو – يكي از همان دانشجوياني كه سر و گوششان مي جنبد – سخنان استاد را قطع مي كند.
دانشجو: اين سرفصلها چقدر منطبق با نيازهاي ماست؟
استاد: سرفصلها رو كساني تعيين كردند كه يه روزي همين جاها دانشجو بودند و يقيناً …
دوباره همان دانشجو – يكي از همان دانشجوياني كه سر و گوششان مي جنبد – سخنان استاد را قطع مي كند.
دانشجو: پس چرا اين كساني كه …
اينبار استاد سخنان دانشجو – يكي از همان دانشجوياني كه سر و گوششان مي جنبد – را قطع مي كند.
استاد: (با فريادي كه دلسوزي را زمزمه مي كند) از كلاس برو بيرون ….
ديزالو مي شود به سپيدي!
سلام.موافقم هم با دانشجویی که سر وگوشش می جنبه هم با استاده.