وب‌نوشته‌های مهدی شریفی راد

راپورت‌های روزهای درسی! (2)

بدون دیدگاه

>

با كسب اجازه از مرحوم سپهري:

 

شب سردي است و من افسرده

درس سختي است و مغزي خسته

تيرگي هست و اميدي مرده

***

مي خوانم تنها اين اراجيف را

دور ماندند زمن فرمول‌ها

صفحه اي از گوشه دفتر افتاد

غمي افزود مرا بر غم‌ها

***

فكر تاريكي اين مغز سياه

ناگهان آمد تا با دل من

غصه ها ساز كند پنهاني

***

نيست اميدي كه بگويد با من

مي رسد آخر اين تلخي‌ها

هر دم اين بانگ برآرم از دل

واااي اين درس چه‌قدر سنگين است!



برچسب‌ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *